آخرین بازمانده دوران طلایی سنتز تکاملی (یادداشت دوم)
اگرچه مایر در سال 1975 میلادی بازنشسته شد اما تا هنگام مرگ نقش فعالی در دنیای علم ایفا نمود. وی بیست و پنجمین کتاب خود را در آگوست گذشته درست یک ماه بعد از جشن تولد صد سالگی اش به چاپ رساند. وی همچنین در دوران زندگی اش بیش از 660 مقاله به چاپ رساند. دخترش سوزان هریسون می گوید: وی هرگز بازنشسته نشد, او همیشه 5 یا 6 پروژه در دست اقدام داشت. او هرگز به مرحله ای نرسید که بگوید : دیگر کافی است می خواهم از زندگی لذت ببرم . از دیدگاه او لذت بردن از زندگی در نوشتن و تحقیق خلاصه می شد.
یکی از همکاران قدیمی مایر در دانشگاه هاروارد استفان جی گولد (Stephan Jay Gould) می باشد وی بر این عقیده است که سنتز نئوداروینی فرگشت را به عنوان یکی از مهمترین یافته های علمی قرن بیستم توصیف کرده است.
ارنست اولین نشانه های آینده درخشان خود را در دوران کودکی نشان داد. وی در 10 سالگی می توانست به طور دقیق گونه های پرندگان محلی را فقط با گوش دادن به آوازهایشان شناسایی کند (قابل توجه دانشجویان زیست شناسی) .
مایر نقش طبیعیدانانی همچون خود را در پیشرفت زیست شناسی فرگشتی مورد تاکید قرار می دهد. این طبیعیدانان براین عقیده بودند که گزینش طبیعی بر افراد موجودات زنده اثر می کند نه ژن های لخت . وی با نگرش تجزیه گرایانه به طور کامل مخالف بود و آن را مردود می دانست. یکی از دانشمندان اروپایی که مایر را تحت تاثیر خود قرار داده بود دوبژانسکی روس تبار بود. مقاله دوبژانسکی در مورد تغییرات در سوسک ها (1933) مایر را وادار به بیان این جمله کرد: بالاخره یک ژنتیک دان پیدا شده است که ما تاکسونومیست ها را درک کند.
پس از جنگ دوم جهانی مایر و همسرش همکاران آلمانی خود را از طریق ارسال مجلات و محموله های غذایی مورد حمایت قرار دادند. مایر و همسرش در سال 1947 مجله علمی Evolution را تاسیس کردند و در سال 1950 تابعیت ایالات متحده را گرفتند.
مایر در طول زندگی خود بسیاری از همکاران جوان خود را مورد حمایت قرار داد. به عنوان مثال Jared Diamond هنگامی با مایر آشنا شد که پدرش به همراه مایر بر روی تاثیر انتخاب طبیعی بر فرگشت گروه های خونی مطالعه می کردند. در آن زمان Jared یک نوجوان بود. بعدها یعنی در سال 1971 Jared و مایر کار بر روی پروژه ای را آغاز نمودند که در سال 2001 میلادی منجر به انتشار کتابی با عنوان The birds of Melanesia گردید.
در هر صورت معرفی انسانی با ویژگی های منحصر بفرد مایر در چند سطر کاری بسیار دشوار و حتی غیر ممکن است چراکه نمی توان تمام زوایای زندگی و نگرش وی را در طول یک قرن به آسانی و در قالب چند جمله بیان نمود. آنچه بدیهی است به عنوان یک زیست شناس تنها توصیه ای که می توانم به دانشجویان زیست شناسی داشته باشم آن است که مطالعه تاریخ علم زیست شناسی و فلسفه زیست شناسی را که در برنامه های درسی دانشگاهی به طور کامل مهجور مانده است در اولویت قرار دهند. زندگی انسان هایی همچون مایر پر از نکته هایی است که آگاهی داشتن در مورد آنها می تواند به بلوغ فکر و اندیشه کمک کند.
آخرین بازمانده دوران طلایی سنتز تکاملی (یادداشت اول)
ارنست مایر کسی بود که نظریه تکامل داروین را با نظریه وراثت مندلی ترکیب کرد. وی هشتاد سال از عمر خود را صرف مطالعه سیستماتیک طبیعت نمود. ارنست مطالعات خود را به عنوان یک پرنده شناس آغاز نمود , سپس به فرگشت گرایش پیدا کرد و در دوران پایانی عمر خود به فلسفه زیست شناسی علاقمند شد. عمر طولانی و اشتیاق فراوانش باعث شد تا وی در تاریخ مطالعات فرگشتی در قرن بیستم جایگاهی ویژه به خود اختصاص دهد. وی این امکان را نیز یافت تا این تاریخ را خود به رشته تحریر درآورد.
در مقاله ای که به مناسبت یکصدمین سالگرد تولدش در جولای گذشته منتشر شد مایر خود را به عنوان آخرین بازمانده دوران طلایی سنتز فرگشتی معرفی کرده است. در این دوران که مربوط به اواسط قرن بیستم میلادی می باشد دو نظریه تکامل داروین از طریق انتخاب طبیعی و نظریه وراثت مندل با یکدیگر ترکیب شدند. مایر بر این مساله پافشاری می کرد که ژنتیک دانان فقط به این مساله که موجودات زنده چگونه با شرایط زندگی خود سازگار شده اند پاسخ داده اند. برای اینکه سنتز تکاملی کامل شود باید به این سئوال اساسی که گونه های جدید چگونه ایجاد می شوند, می بایست پاسخ داده می شد. مایر نقش مهمی در روشن شدن زوایای این بعد از نظریه ترکیبی تکامل داشت وی این مساله را در کتاب
Systematics and Origin of Species(1942) مورد اشاره قرار داده است .
مایر همچنین مفهوم زیستی گونه را تشریح کرده است . در این دیدگاه گونه ها به عنوان اشکالی که به وسیله مجموعه ای از صفات شناخته می شوند معرفی نمی شوند , بلکه در این مفهوم گونه ها به صورت جمعیت های درون بارور که به وسیله جدایی تولید مثلی از سایر گونه ها مجزا می شوند تعریف شده اند. مایر نقش مهم جدایی جغرافیایی را در شکل گیری گونه های جدید مورد تاکید قرار می دهد. هنگامی که بخشی از یک جمعیت به طور فیزیکی از آن مجزا می شود می تواند متحمل یک مسیر تکاملی مستقل گردد که در نهایت باعث شکل گیری مکانیسم های جدایی تولید مثلی و ایجاد دو گونه خواهد شد.
ارنست والتر مایر در Kempton باواریای آلمان در سال 1904 میلادی دیده به جهان گشود. پدرش Otto که یک قاضی بود در ایجاد عشق ارنست به طبیعت نقش مهمی داشته است . گرایش خانواده مایر به سمت پزشکی وی را به سمت مطالعات پزشکی سوق داد. با این وجود انتخاب دانشگاه محل تحصیلش(Greifswald) تحت تاثیر علاقه اش به پرندگان قرار گرفت. مایر به قصد ارایه یک گزارش در مورد مشاهد یک پرنده نادر با Erwin Stresemann که موزه دار پرندگان در دانشگاه برلین بود تماس گرفت . در سال 1925 میلادی به برلین رفت و تحت نظارت Stresemann در 21 سالگی موفق به اخذ PhD از دانشگاه برلین شد.
وی در ابتدای جوانی با انجام سفرهای اکتشافی طولانی مدت از شیوه طبیعی دانان بزرگ ویکتوریایی پیروی کرد. وی سفرهای اکتشافی خود را به منظور جمع آوری نمونه برای موزه تاریخ طبیعی آمریکا و موزه Lord Walter Rotschild به گینه نو , جزایر سلیمان و مناطق حاره انجام داد. پس از آن در سال 1930 به برلین بازگشت . در 1931 برای گرفتن سمتی در موزه تاریخ طبیعی آمریکا به ایالات متحده رفت .
در 1935 میلادی با Margarete Gretel Simon ازدواج کرد. زندگی مشترک آنها تا زمان مرگ مارگارت در 1990 ادامه داشت.
مایر موزه تارخ طبیعی آمریکا را در 1953 ترک کرد و به عنوان استاد جانور شناسی موزه جانورشناسی مقایسه ای دانشگاه هاروارد در ماساچوست مشغول به کار شد. وی بقیه عمر خود را در هاروارد باقی ماند. از 1961 تا 1970 به عنوان رییس موزه جانورشناسی مقایسه ای فعالیت کرد و در سال 1975 استاد Emeritus گردید.
ادامه دارد ...